روان‌شناسي نق زدن

علت‌هاي گوناگوني سبب نق‌زدن افراد مي‌شود. يكي از اين علت‌ها، ناكامي است. وقتي فرد به هدفي كه دارد نمي‌رسد، نق مي‌زند….

نق زدن مي‌تواند به شكل يادگيري نيز باشد. به اين معني كه افراد ياد مي‌گيرند نق بزنند تا به هدف مورد نظرشان برسند.

گاهي نيز نق زدن روشي براي تخليه تنش‌ها و هيجان‌‌هاي منفي است كه فرد با نق زدن، عصبانيت و ناراحتي خود را تخليه مي‌كند.

ابراز وجود، يكي ديگر از علل نق زدن است كه معمولا در خانم‌ها و بيشتر در روابط زناشويي‌ ديده مي‌شود.

راهكارها

به جاي نق‌زدن از راه‌هاي ديگري براي ابراز وجود و ديگر مسايل استفاده كنيد تا منظورتان را به طرف مقابل بفهمانيد. 

۱٫ كلام‌تان را مناسب كنيد.

۲٫ اين احساس را در خود ايجاد كنيد كه اگر نق بزنيد خودتان را خراب كرده‌ايد و مخاطب‌تان كمتر به شما گوش خواهد داد.

۳٫ سعي كنيد اعتمادبه‌نفس‌تان را افزايش دهيد و به اين مساله فكر كنيد كه شما توانمندي‌ها و مهارت‌هاي زيادي داريد و با استفاده از آنها مي‌توانيد نظرات‌تان را به ديگران ارائه دهيد.

۴٫ سعي كنيد با لحن مناسب و در مكان مناسب حرف‌هايتان را بزنيد.

به‌عنوان نمونه بگوييد: «تو فكر نمي‌كني اين‌طور بهتر است؟ صلاح مي‌داني فلان كار را انجام دهيم؟…» استفاده از اين عبارات مي‌تواند افراد را وادار كند تا به جاي تكرار پيام كلامي، از انديشه‌شان استفاده كنتد.

۵٫ مهارت‌هاي ارتباطي خود را ارتقا دهيد و به جاي نق زدن از آنها استفاده كنيد.

۶٫ از فيدبك‌هاي كلامي استفاده كنيد و از طرف مقابل‌تان سوال كنيد كه آيا متوجه صحبت‌هاي من هستي. در اين صورت احتمال اينكه طرف مقابل حرف‌تان را بيشتر گوش بدهد زياد است تا وقتي كه بدون بازخورد گرفتن از او صحبت كنيد.

۷٫ براي صحبت كردن به خصوص با همسر و فرزندان‌تان زمان مشخصي را تعيين كنيد و به صحبت‌هاي‌تان رسميت دهيد تا آنها را وادار به شنيدن صحبت‌هاي‌تان كنيد.

زندگي شما مي‌تواند به زيبايي روياهايتان باشد تا شايد به سرنوشتي كه به زندگيتان پيوند خورده هرگز ترديد نكنيد. فقط بايد باور داشته باشيد كه مي‌توانيد با انجام كارهايي ساده آرزوهايتان را محقق كنيد. در زير ليستي از كارهايي كه مي‌توانيد براي داشتن يك زندگي شادتر انجام دهيد، آورده شده است كه پيشنهاد مي شود سعي كنيد هر روز آنها را به كار بگيريد و از لحظه لحظه ي زندگي خود لذت ببريد ...

سلامتي:

1. آب فراوان بنوشيد.
2. مثل يك پادشاه صبحانه بخوريد، مثل يك شاهزاده ناهار و مثل يك گدا شام بخوريد.
3. از سبزيجات بيشتر استفاده كنيد تا غذاهاي فراوري شده.
4. با اين 3 تا E زندگي كنيد: Energy (انرژي)، Enthusiasm (اشتياق)، Empathy (همدلي).
5. از ورزش كمك بگيريد.
6. بيشتر بازي كنيد.
7. بيشتر از سال گذشته كتاب بخوانيد.
8. روزانه 10 دقيقه سكوت كنيد و به تفكر بپردازيد.
9. حداقل 7 ساعت بخوابيد.
10. هر روز 10 تا 30 دقيقه پياده‌روي كنيد و در حين پياده‌روي، لبخند بزنيد.

شخصيت:

11. زندگي خود را با هيچ شخصي مقايسه نكنيد، شما نمي‌دانيد كه بين آنها چه مي‌گذرد.
12. افكار منفي نداشته باشيد، در عوض انرژي خود را صرف امور مثبت كنيد.
13. بيش از حد توان خود كاري انجام ندهيد.
14. خيلي خود را جدي نگيريد.
15. انرژي خود را صرف فضولي در امور ديگران نكنيد.
16. وقتي بيدار هستيد بيشتر خيال‌پردازي كنيد.
17. حسادت يعني اتلاف وقت، شما هر چه را كه بايد داشته باشيد، داريد.
18. گذشته را فراموش كنيد. اشتباهات گذشته ي شريك زندگي خود را به او يادآور نشويد چرا كه با اين كار موجب از دست رفتن آرامش زمان حال خود مي شويد.
19. زندگي كوتاه‌تر از اين است كه از ديگران متنفر باشيد، پس هيچگاه نسبت به ديگران تنفر نداشته باشيد.
20. با گذشته ي خود رفيق باشيد تا زمان حال خود را خراب نكنيد.
21. هيچ كس مسئول خوشحال كردن شما نيست، مگر خود شما.
22. بدانيد كه زندگي به مدرسه‌اي مي‌ماند كه بايد در آن چيزهايي بياموزيد. مشكلات قسمتي از برنامه درسي هستند و به مانند كلاس جبر مي‌باشند.
23. بيشتر بخنديد و لبخند بزنيد.
24. مجبور نيستيد كه در هر بحثي برنده شويد. بهر حال زماني هم مخالفت وجود دارد.

جامعه:

25. گه گاهي به خانواده و اقوام خود زنگ بزنيد.
26. هر روز يك چيز خوب به ديگران ببخشيد.
27. خطاي هر كسي را به خاطر هر چيزي ببخشيد.
28. زماني را با افراد بالاي 70 سال و زير 6 سال بگذرانيد.
29. سعي كنيد حداقل هر روز به 3 نفر لبخند بزنيد.
30. در مورد اينكه ديگران راجع به شما چگونه فكر مي‌كنند، افكارتان را آشفته نسازيد.
31. زمان بيماري شغل شما به كمك شما نمي‌آيد، بلكه دوستانتان به شما مدد مي‌رسانند، پس با آنها در ارتباط باشيد.

زندگي:

32. حتي الامكان هميشه كارهاي مثبت انجام دهيد.
33. از هر چيز بي فايده فاصله بگيريد و از عواملي كه زائيده ي زشتي و ناخوشاينديست دوري بجوييد.
34. به عشق ايمان داشته باشيد چرا كه عشق درمانگر هر نابساماني است.
35. هر موقعيتي چه خوب يا بد، گذرا است. پس از گذز زمان غفلت نكنيد.
36. مهم نيست كه چه احساسي داريد، بايد به پا خيزيد، لباس خود را به تن كرده و در جامعه حضور پيدا كنيد.
37. در بدبياري ها اميد داشته باشيد كه خوشوقتي ها هم در راهست.
38. همين كه صبح از خواب بيدار مي‌شويد، بايد از هستي تان انرژي بگيريد و از هستي بخشتان شاكر باشيد.
39. بخش عمده اي از درون شما كه همان ضمير شماست شادي است، بنابراين به آينده لبخند بزنيد.

آخرين اما نه كم‌اهميت‌ترين:

40. لطفا اين موارد را به هر كسي كه دوستش داريد، بفرستيد ...

كاربر ارجمندسلام  
براي روابط دختر و پسر محدوده اي مشخص شده است و اين روابط بايد بر اساس عفت، پروا پيشگي، پرده پوشي و پارسايي باشد. محدوده عفت نيز شامل عفت در فكر، عفت در گفتار و عفت در رفتار است.
از جهت عفت در رفتار و پارسايي بايد اين موارد لحاظ شود:
1. از نگاه آلوده پرهيز شود.
2. با نامحرم نبايد خلوت كرد، مثلاً اگر در اتاقي صحبت مي كنند كه كسي نمي تواند وارد آنجا شود به هيچ وجه در آنجا نمانند.
3. از عوامل تحريك آميز، مثل تغيير تُن صدا و... پرهيز شود.
بنابراين اگر قرار باشد دختر و پسر رابطه اي داشته باشند بايد به كمترين ارتباط و در حد ضرورت بسنده شود، در فضايي غير خصوصي و بعنوان يك رابطه ي اجتماعي باشد و هيچ گونه احساس كشش خاصي در طرفين نسبت به يكديگر ايجاد نشود.
در غير اينصورت مشكل ساز است و براي هر دو طرف تبعات منفي خواهد داشت.
سؤالي را كه عنوان نموده ايد شايد به نوعي بسياري از نوجوانان و جوانان با آن درگير باشند . به طور كلي دوست داشتن و احساس پيدا كردن به فرد نامحرم كه غالباً مستلزم مفسده و خوف وقوع در حرام مي‌باشد اشكال دارد و بايد از آنها جلوگيري شود. مثلاً افراد به يكديگر نگاه همراه با لذت مي كنند و يا ابراز علاقه مي نمايند كه تمام اين افعال گناه محسوب مي شود.
لازم به توضيح است كه امروزه پيشرفت علم و تكنولوژي و مجهز شدن به فن آوري هاي جديد، به همان نسبت كه موجبات رفاه و آسايش و افزايش حيطه علم و دانش را به دنبال دارد، مشكلاتي را نيز موجب مي شود و آن هم به دليل اين است كه در جامعه ما فرهنگ استفاده از علم و تكنولوژي جديد آموزش داده نشده است. شايد شما به خاطر حس كنجكاوي سراغ چت كردن برويد كه البته تا اين جا مشكلي وجود ندارد و مشكل از زماني به وجود مي آيد كه پس از مدتي وابستگي رواني و بدون شناخت نسبت به اين ارتباطات پيدا مي شود. در چت كردن افراد همديگر را نمي بينند و ممكن است هر گونه حرف و پيامي بدون رعايت حرمت ها و حريم ها رد و بدل شود و يا هر گونه صحنه اي ديده شود، فرد ممكن است از طريق چت با افرادي آشنا شود كه حرف آنها هيچ گونه تضمين و اعتباري ندارد و بطور كلي ناخودآگاه در مسير و يا جريان هاي نادرست واقع شود.

وقتي شخص به مرحله وابستگي رسيد آن را بر هر كار ديگري ترجيح داده و در اثر اشتغال به آن، فعاليت هاي روزمره و عملكرد تحصيلي و شغلي اش مختل مي شود. حال با توجه به توضيحات فوق دختر و پسري كه از طريق چت با يكديگر آشنا مي شوند و به يكديگر ابراز علاقه مي كنند به تدريج متمايل مي شوند كه در فرصتي مناسب يكديگر را ملاقات كنند و با يكديگر رابطه برقرار مي كنند. پس فكر نكنيد اين ارتباط به همين شكل باقي مي ماند. وابستگي دختر را براي انجام هر گناهي تحت فشار قرار مي دهد.البته احساسات شما را درك مي كنيم شما با ورود به سنين نوجواني با اين احساسات موجه شديد.

اما بايد بتوانيد بر عواطف خود چيره شويد.فكر مي كنيد هدف آن پسر از دوستي با شما چيست؟ آن پسر 27 سال دارد و بايد با كيس مناسب خود ازدواج كند.متأسفانه او فقط شما را براي سرگرمي خويش مي خواهد. مراقب باشيد از عواطف شما سوء استفاده نكند. بايد شناخت درستي از جنس مخالف پيدا كنيد. متأسفانه امروزه والدين تصور درستي از جنس مخالف به فرزندان خود ارائه نمي كنند. دخترها از پسرها و پسرها از دخترها تصورات خيالي دارند. دخترها فكر مي كنند كه زيباترين و دلنشين ترين دختر روي زمين هستند ولي تا‌به‌حال هيچ‌‌كس نتوانسته پي به زيبايي آنها ببرد و آنها را درك كند. دختر در تصوراتش پسر پادشاهي را مي بيند كه صحرا به صحرا و خانه به خانه به دنبال او مي گردد و بالاخره او را پيدا خواهد كرد. متأسفانه اين تصورات ناپخته منجر به آسيب هاي روحي و جسمي براي دختران مي شود. دختران بايد بدانند پسرهايي كه در كوچه و خيابان مي گردند شبيه برادر، عمو و پدر آنها هستند و حتي برخي صفات و ويژگي هايي در عمو و پدر هست كه در آنها ديده نمي شود.
پس بايد تصور درستي از جنس مخالف داشته باشيد. پسرهايي كه به دنبال روابط دوستي با دختران هستند به هيچ عنوان قصد ازدواج با دختر را ندارند. هوشيار باشيد، هيچ وقت پسري براي ازدواج به دختران پيشنهاد دوستي نمي دهد. حتي اگر در جايي دختر مناسبي پيدا كرد با رعايت ادب و احترام تلفن او را به خانواده اش مي دهد تا اين مراسم را به شكل رسمي دنبال كند. دختران بي مهابا و بدون ملاحظه روابط خود را شروع مي كنند و پسران به دختري كه با حركات و رفتارش به آنها اجازه ي وارد شدن به حريم خصوصيش را مي دهد بسيار محبت مي كنند. تحويلش مي گيرند. كم كم از فضايل دختر مي گويند: «چقدر زيبايي، تو بهترين كسي هستي كه من تا به حال با او مواجه شدم، تو دختر جذاب و دوست داشتني هستي، نظير نداري، من قبلاً با دختران زيادي بودم اما تو با آنها فرق مي كني» تمام اين فضايل را با اغراق به دختر ابراز مي كنند. با اين صحبت ها در دختر عزت نفس كاذبي شكل مي گيرد. پس دختر با شنيدن اين صحبت ها به پسر دلبسته مي شود و عزت نفسش را تا وقتي حفظ مي كند كه پسر دائماً از او تعريف كند. اما اگر مدتي از او تعريف نكرد، يا جواب تلفنش را نداد عزت نفس كاذب دختر فرو مي ريزد. دختر كه خودش را وابسته به پسر كرده با اين كار به افسردگي و نااميدي و در برخي موارد به خودكشي پناه مي برد. احساس پوچي مي كند چون هيچ چيز از خودش ندارد و همه ي قوت و اعتماد خود را از پسر مي داند. براي همين و براي حفظ اين عزت حاضر مي شود تن به هر عملي بدهد تا اين ارتباط بازيابي شود. اما بعد از سال ها سوء استفاده پسر او را مثل دستمالي نجس و كثيف دور مي اندازد. در ارتباط دوستي، پسرها هيچ وقت خودشان را وابسته به دختر نمي كنند. آنها را گول زدن و فريب دختران را خوب بلدند. دخترها فكر مي كنند پسر واقعاً صداقت دارد و هر حرفي مي زند از عمق دل او بر مي خيزد. دختران فكر مي كنند چنين پسري مرد روياهاي آنهاست و حتماً مي خواهد با مبارزه و طي كردن فراز و نشيب هاي زندگي خودش را به او برساند و با دختر ازدواج كند. در صورتي كه اصلاً همچنين تصوري در ذهن پسران نيست. يك پسر هيچ وقت همسر خود را در كوچه و خيابان پيدا نمي كند. حتي اگر چنين ازدواجي صورت گيرد دائم به همسر خود بدبين مي شوند و با خود مي گويند: او كه در ارتباط با من حاضر به انجام هر كاري شد از كجا معلوم كه الان نيز درگير رابطه ي ديگر نباشد.

 براي همين دائم همسر خود را چك مي كنند و مي خواهند دور او را ديواري بكشند كه كسي نتواند او را ببيند.

چگونـه پاسـخ منـاسب به خـواستـگارم بدهيـم ؟

"چگونه پاسخ مناسب به خواستگارم بدهم؟!" اين موقعيتي است كه خيلي از دختر خانم ها با آن مواجه مي‌شوند كه در اين ايميل تنها مي‌خواهيم نكته‌هايي را گوشزد كنيم كه با به‌ كار بستن‌شان، در تصميم گيري شما دختر خانم دم بخت موثر خواهد بود.

● با عشق شوخي نكنيد

با اداي احترام به همه خانم هاي جوان، بايد قبول كنيم در سال هاي اخير، بعضي باورهاي نادرست و "عوامانه" به عنوان اصول زندگي درست و "عاقلانه" در ذهن خانم هاي جوان جا گرفته است. البته اين را هم قبول داريم كه شكل گيري اين ذهنيت ها، ناشي از برخوردهاي نادرست جامعه و به خصوص برخي رفتارهاي نادرست آقايان در قبال خانم ها بوده است اما چيزي كه اشتباه است، اشتباه است و اينكه چه زمينه هاي قبلي باعث آن شده، از اشتباه بودن آن كم نمي كند.

يكي از اين گزاره هاي غلط در ذهن خانم هاي جوان، راهبرد "در آب نمك خواباندن" آقا پسرهاست. گاهي خانم ها، وقتي با پيشنهاد خواستگاري روبه رو مي شوند، هرچه سبك و سنگين مي كنند، نمي توانند به اين نتيجه برسند كه بله را بگويند يا نه. اين طبيعي است. گريزي هم از آن نيست اما رفتار خانم ها در اين دوره ترديد، بايد رفتار استانداردي باشد، با رعايت ۳ اصل: اول اينكه بايد صريح و شفاف به طرف مقابلشان بگويند كه هنوز تصميمي نگرفته اند و نياز به زمان دارند. دوم اينكه بايد زماني را براي خود مشخص كنند و به خودشان تكليف كنند تا آن زمان، تصميم قطعي شان را بگيرند و آن را به خواستگارشان اعلام كنند. سوم اينكه در طول اين مدت بايد تلاش كنند به شناختي برسند كه بتوانند بر مبناي آن، ترديدهايشان را برطرف كرده و به نتيجه قطعي برسند.

متاسفانه بعضي خانم ها، حتي وقتي جمع بندي نسبي شان اين مي شود كه به خواستگارشان نه بگويند، بازهم اين را اعلام نمي كنند. گاهي نمي دانند چطور نه بگويند (به خصوص اگر خواستگارشان خيلي علاقه نشان بدهد) و گاهي هم پيش خودشان فكر مي كنند بهتر است چيزي نگويند و اين مورد را از دست ندهند، شايد مرد بهتري پيدا نشد! توضيح اينكه اين رفتار چقدر خطرناك است، بحث مفصلي مي طلبد اما كافي است به حادثه تلخي كه در همين صفحه به آن اشاره شده، توجه كنيد. همين كافي نيست؟

● بگويم بله؟ بگويم نه؟

اگر هنوز نتوانسته ايد تصميم بگـيريد، ايــن۴ نكته را فراموش نكنيد

▪ شهر را خبر نكنيد

اگر گيج شويد هم حق داريد. پاي يك عمر زندگي در ميان است و به سادگي نمي توانيد در موردش تصميم بگيريد. اما با تمامي اين اوصاف، مي توانيد راه را كوتاه تر كنيد و انتخابي بهتر و منطقي تر داشته باشيد. قرار نيست به تنهايي تصميم بگيريد اما كمي راز دار بودن، مي تواند شما را در داشتن انتخابي مناسب تر كمك كند.

اگر مي خواهيد با آرامش بيشتري به اين موضوع فكر كنيد، بايد از ورود هر عامل مزاحمي جلوگيري كنيد. رودربايستي هاي اجتماعي، ترس از اينكه فرصت ديگري برايتان فراهم نشود و تحريك هاي ديگران، بزرگ ترين مشكلاتي هستند كه مي توانند شما را در تصميم گيري به اشتباه بيندازند، پس قدم اول شما براي داشتن يك انتخاب خوب، اين است كه موضوع را با هركسي در ميان نگذاريد. از ميان آدم هاي اطرافتان، مي توانيد چند نفر كه اعتماد بيشتري به آنها داريد و فكر مي كنيد خودشان به دليل داشتن يك زندگي موفق مي توانند راهنمايتان باشند را انتخاب كنيد و راز كوچك تان را برايشان فاش كنيد. اين افراد به شما كمك مي كنند كه واقعيت را بدون توجه كردن به احساسات تان ببينيد و با نگاهي منطقي در مورد آينده تان تصميم بگيريد.

▪ تند نرويد

عجله نكنيد. به خودتان و او فرصت دهيد تا شرايط را بررسي كرده و باتوجه به تمامي مسائل در مورد آينده تان تصميم بگيريد. خانواده ها را به طور كامل به اين روند وارد كنيد. براي تفريح هاي خانوادگي برنامه ريزي كرده و با خانواده ها و دوستان تان بيرون برويد. فكر نكنيد حالا كه خيلي ها از اين موضوع خبردار شده اند، هيچ راه برگشتي نداريد. اين دوره كوتاه نامزدي، فقط و فقط براي شناخت بيشتر است، پس اگر فكر مي كنيد به هزار و يك دليل نمي توانيد كنارش احساس خوشبختي كنيد، با خانواده تان در اين مورد صحبت كنيد و از آنها بخواهيد براي گرفتن تصميمي درست شما را همراهي كنند. اگر هم جواب تان مثبت است، به دليل بهانه هاي كوچك ماجرا را كش ندهيد. اجازه ندهيد كه نامزدي تان كمتر از ۶ ماه و بيشتر از دو سال باشد چراكه روانشناسان معتقدند نامزدي بيشتر و كمتر از اين زمان، مي تواند زندگي مشترك تان را دچار آسيب كند.

▪ وقت را تلف نكنيد

قطعا هر كدام از شما براي آينده تان برنامه هايي داريد، پس با تلف كردن وقت و ناتواني در تصميم گيري، همديگر را بازي ندهيد. حالا كه ديد دقيق تري در مورد او و توانايي هايش به دست آورده ايد و نظرهاي علمي و بي طرف مشاور را هم در اختيار داريد، وقت را تلف نكنيد. دو دو تا چهار تا كنيد و با دادن پاسخ تان، او را هم از اين تعليق بيرون بياوريد. اگر جواب تان مثبت است، مي توانيد فاز بعدي را شروع كنيد و براي ساختن يك زندگي موفق، از همين حالا تلاش كنيد و اگر جواب تان منفي است، مي توانيد از راه هايي كه در ادامه گفته شده، براي قطع اين ارتباط كمك بگيريد. مهم نيست چه جوابي مي دهيد، مهم اين است كه با كش دادن اين موضوع، زندگي او و خودتان را تلف نكنيد.

▪ تعارف نكنيد؛ حرف دلتان را بگوييد

درست است كه تا قبل از ازدواج خيلي چيزها را در مورد زندگي مشترك و فراز و فرود هايش نمي دانيد، اما حتي قبل از اين مرحله هم، موضوعاتي برايتان اهميت دارند. احتمالا شما هم فكر مي كنيد بدون برخي معيارها نمي توانيد زندگي كنيد و البته در ذهن تان شرايط خاصي را براي ساختن و ادامه اين زندگي تصور مي كنيد. اين موضوع ها را بدون پرده با خواستگار تان درميان بگذاريد. شايد از برخي مسائل بتوانيد بگذريد و او هم بتواند خودش را تاحدودي با نيازهاي شما تطبيق دهد. اما اگر در مورد موضوعات اساسي اختلاف داريد و فكر مي كنيد سبك زندگي و نيازهايتان زمين تا آسمان با هم فرق مي كند، قيد اين گزينه را بزنيد.

● چطـــوري بگويــم نه؟

بالاخره تصميم تان را گرفتيد؟ حالا به اين نكته ها توجه كنيد :

▪ راستش را بگوييد

اگر بعد از بررسي تمام موارد بالا و درست تحليل كردن شرايط تان، باز هم فكر مي كنيد براي هم ساخته نشده ايد، بايد هرچه زودتر حرف دل تان را به او هم بگوييد. حستان را در دلتان نگه نداريد و سعي نكنيد با تحقير و كم محلي، به او پاسخ منفي تان را نشان دهيد. دلايل تان را بيان كنيد و مقابلش اعتراف كنيد كه علاقه اي به او نداريد. از شكستن دلش نترسيد و نگذاريد كه بيشتر از اين اميدوار باشد و در دلش براي ازدواج كردن با شما برنامه بريزد. پرده پوشي را كنار بگذاريد. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بي زباني بفهمد تا حالا فهميده بود، پس وقت آن است كه با صراحت تمام و بدون ترس، تكليف را روشن كنيد. ممكن است حرف شما دلش را بشكند. اشكالي ندارد. اگر بدون توهين و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعيت را روشن كنيد، ديگر مسئوليتي متوجه شما نخواهد بود، پس كاملا منطقي و بدون اينكه هيجان بي موردي به اين روند تزريق كنيد، بگوييد كه براي خودتان و او آينده خوبي نمي بينيد يا اينكه احساسي كه به او داريد از اين جنس نيست و هيچ وقت هم نخواهد بود.

▪ چشم در چشم حرف بزنيد

اگر هنوز جواب منفي تان را قاطعانه به او نداده ايد، بجنبيد. در نخستين فرصت يك قرار دونفره با او بگذاريد و بدون گوشه و كنايه يا در لفافه حرف زدن، برايش همه چيز را توضيح دهيد. احترام گذاشتن به او پذيرش اين موضوع را برايش آسان تر مي كند و تنظيم كردن چنين قراري يكي از نشانه هاي اين احترام است. قرار نيست اين ملاقات را دوباره تكرار و ده ها بار موضعتان را بيان كنيد. چه قانع شود و چه نه، شما تنها بايد يك بار و براي هميشه تكليف اين ماجرا را روشن كنيد.

▪ غرورش را نشكنيد

هيچ وقت او را به دليل علاقه اي كه به شما دارد، تحقير نكنيد. شما هر راهي را براي رد كردن درخواستش مي توانيد برويد؛ اما حق نداريد به او حمله و توهين كنيد يا به دليل حسي كه دارد او را سرزنش كنيد. اگر او با درخواست هاي مكررش شما را آزار مي دهد، تنها جريان ارتباط تان را قطع كرده و تلاش كنيد تاجايي كه مي توانيد از او فاصله بگيريد.

▪ مراقب واژه ها باشيد

موضعتان را طوري بيان كنيد كه امكان هيچ برداشت ديگري وجود نداشته باشد و مهم تر اينكه، هيچ اميدي براي آينده به او ندهيد. جملاتي مثل "فعلا قصد ازدواج ندارم"، "بگذار بازهم فكر كنم"، "به دليل مخالفت خانواده ام نمي توانم" و… نه تنها كمكي به پيشبرد اين ماجرا نمي كند بلكه او را هم معلق و بلاتكليف گذاشته و آينده اش را تحت تاثير قرار مي دهند. به دليل ناتواني در نه گفتن، با او بازي نكنيد.

● علمي تصميم بگيريد، نه احساسي

قبل از آنكه موضوع را علني كنيد، بايد يك قدم ديگر هم برداريد. يك روانشناس خبره پيدا كنيد و براي مشاوره و البته دادن يك تست از او وقت بگيريد. تست هاي شخصيت كه از هر دو شما گرفته مي شوند، مي توانند تاحدودي آينده ازدواج تان را پيش بيني كنند. مشاور با تحليل تستي كه از شما مي گيرد، مي تواند بگويد كه چقدر با هم تفاهم داريد و در چه مواردي ممكن است دچار مشكل شويد.

● بگذاريد از احساسش حرف بزند

متكلم وحده نباشيد و به او هم اجازه دهيد كه حرف هايش را بزند و از خودش دفاع كند. بدون آنكه حرفش را قطع كنيد يا با لحني تند و شتاب زده به او جواب دهيد، بگذاريد خودش را خالي كند. او به عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بكند و هر راهي كه گمان مي كند براي رسيدن به شما منتهي مي شود را برود. پس به او اين فرصت را بدهيد اما در تمام مراحل، قاطعانه روي موضع اولي تان پافشاري كنيد.

● با اقتدار حرف بزنيد

اينجا هم اعتماد به نفس حرف اول را مي زند مثل آدم هاي ضعيف رفتار نكنيد و با اعتماد به نفس حرف دلتان را بزنيد. اين حق شماست كه تنها با كسي كه دوستش داريد زير يك سقف زندگي كنيد و علاقه فرد ديگري به شما، نمي تواند اين حق را از بين ببرد. هر كسي مسئول احساسات خودش است و اگر شما كاري نكرده ايد كه به او آسيب بزند، پس ديگر نبايد نگران چيزي باشيد. او بايد آنقدر منطقي باشد كه بتواند با اين موضوع كنار بيايد و اگر در اين مورد ناتوان است، شما نمي توانيد كمكي به او بكنيد.

● بگوييد ديگران عاشقش مي شوند اما شما نه !

اگر مي خواهيد يك پايان بندي خوب ايجاد كنيد و مثل يك فرشته به او نه بگوييد، كمي او را تحسين كنيد. در ذهن تان فهرستي از نقاط قوت او را بچينيد و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برايش توضيح دهيد كه باز هم مي تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برايش توضيح دهيد كه او را به چشم مرد زندگي تان ببينيد و اين به معناي بد بودن يا ناتوان بودن او نيست.

● رابطه را كش ندهيد

اگر پيشنهاد ازدواجش را رد كرده ايد، بايد تا آب ها از آسياب نيفتاده از او فاصله بگيريد. به هيچ بهانه اي به او زنگ نزنيد. شايد براي شما كه به او احساسي نداريد، اين اتفاق كاملا عادي به نظر برسد و بخواهيد كاملا دوستانه با او حرف بزنيد يا ببينيدش، اما اشتباه مي كنيد، حتي باوجود پايان گرفتن اين ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشي كه سعي كرديد خاموشش كنيد را دوباره روشن نكنيد.

● وقت مشاوره

اگر مي بينيد كه بعد از گفتن حرف دلتان، شرايط زندگي براي او روز به روز سخت تر مي شود يا اينكه با نپذيرفتن حرف شما، همچنان براي برقراري اين ارتباط تلاش مي كند، يك راه ديگر را امتحان كنيد. با او به جلسه هاي مشاوره برويد و حل كردن اين ماجرا را به علم روانشناسي بسپاريد. به او نگوييد كه براي قانع كردنش نياز به كمك روانشناس داريد، بلكه موضوع مشاوره پيش از ازدواج را مطرح كنيد و بگوييد اگر واقعا با شما بودن را مي خواهد، بايد اين شرط، يعني شركت در جلسات مشاوره را بپذيرد. شايد او در كنترل و شناخت احساساتش دچار مشكل شده و نياز به كمك هاي يك متخصص داشته باشد.

● با زندگي تان بازي نكنيد

هرگز به دليل ترحم وارد يك ارتباط نشويد. اگر واقعا به او حسي نداريد، حق نداريد به دليل اينكه دلش را بشكنيد به او وعده اي بدهيد كه در مورد ادامه دادنش مطمئن نيستيد. اگر به آينده مشترك تان اميدي نداريد، قبل از آنكه چيزي شروع شود، تمامش كنيد. شما نمي توانيد يك عمر با ترحم زندگي كنيد، پس با كش دادن اين ماجرا با احساسات و آينده او بازي نكنيد و خودتان را هم به بازي نگيريد.

● تصميم تان را بگيريد، بالاخره او را مي خواهيد يا نه؟

قبل از آنكه حجت را براي اين خواستگار تان تمام كنيد، به پيشنهاد خواستگار ديگري فكر نكنيد. درست است كه رابطه اي ميان شما و هيچ كدام از آنها نيست اما تا زماني كه پاسخ قطعي تان را نداده ايد، در قبال فكري كه اين خواستگار در مورد آينده مشترك تان مي كند، مسئوليد، پس با گفتن جواب تان به اين مسئوليت پايان دهيد. شايد هم پاسخ ندادن شما به دليل ترديد باشد، اما اگر فكر مي كنيد كه اول بايد موقعيت بهتري پيدا كنيد و بعد بايد به اين خواستگار جواب منفي بدهيد در اشتباه هستيد. شما حق نداريد به دليل منافع خودتان، ديگران را معلق نگه داريد.

6 ميـم اصـلي در تربيـت مـوفق كـودك

متخصصين روانكاوي كودكان اثر شش ميم را در تربيت كودك موثر مي دانند و عنوان مي كنند كه:

نياز رواني بچه هاي ما، عبارت است از انتقال اثر شش ميم. اين شش ميم را هر كس در كارنامه گذشته زندگي اش دريافت كرده باشد، ميم هفتمش "مــوفقيــت" است كه خود به خود پديد خواهد آمد:

1. تو محبوبي
2. تو محترمي
3. تو مطرحي
4. تو مهمي
5. تو مفيدي
6. تو مي فهمي

اگر ما در رفتار و گفتارمان اين 6 ميم را به فرزندان مان انتقال دهيم ميم هفتم "مــوفقيــت" خود به خود خواهد آمد؛ يعني باتري رواني انرژي دهنده فرد شارژ خواهد شد. در آن صورت اين آدم در تحصيل و زندگي و كار و... موفق خواهد شد.

البته ضد اين شش ميم كه گفته شد، چيزهاي ديگري هم هستند كه اگر پدر و مادرها انجامش ندهند، عكس اين نتيجه را مي گيرند و آن آرايه 7 "ت" است كه خيلي سخت است. اين 7 "ت" را هر كسي دريافت كرد، "ت" هشتمش تباهي است كه انتظارش را مي كشد:

1. تنبيه
2. توهين
3. تهديد
4. تحقير
5. تبعيض
6. تنفر
7. ترس

همه افراد شكست خورده و جامعه ستيزها و...، در كارنامه هاي خود اين "ت" ها را دارند، يعني تاثير "ت" تحقير با "ت " تحسين، زمين تا آسمان است."

بنابراين اگر تلاش كنيم كه نكات و ويژگي هاي مثبت فرزندانمان را برجسته نموده و آنها را بابت اين ويژگي ها تشويق نماييم به صورت ناخودآگاه و بلكه شايد آگاهانه سعي بر آن خواهند داشت تا براي تشويق بيشتر و مورد تاييد قرار گرفتن آن ويژگي ها را در وجود خود افزايش دهند.