خدایا، تو را می خوانیم

وقتی قلبهایمان کوچکتر از غصههایمان میشود
وقتی نمیتوانیم اشکهایمان را پشت پلکهایمان مخفی کنیم
و بغضهایمان پشت سر هم میشکند
وقتی احساس میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهممان است
و رنجها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته میکشد
و انتظارها به سر نمیرسد
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحملمان هیچ ...
*
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم که تو
فقط تویی که کمکمان میکنی ...

آن وقت است که تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم
آن وقت است که تو را آه میکشیم
تو را گریه میکنیم
و تو را نفس میکشیم

وقتی تو جواب میدهی،
دانهدانه اشکهایمان را پاک میکنی
و یکی یکی غصهها را از دلمان برمیداری
گره تکتک بغضهایمان را باز میکنی
و دل شکستهمان را بند میزنی
سنگینی ها را برمیداری
و جایش سبکی میگذاری و راحتی؛
بیشتر از تلاشمان خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لبهایمان، لبخند

خوابهایمان را تعبیر میکنی
و دعاهایمان را مستجاب
آرزوهایمان را برآورده می کنی؛
قهرها را آشتی میدهی
و سختها را آسان
تلخها را شیرین میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشود
و سیاهیها سفید سفید ...

خداوندا !
تنها تو را صدا میکنیم
و فقط تو را می خوانیم
بازدید: